سامیارسامیار، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

سامیار نفس مامان

فرهنگ لغات سامیار تا خرداد92

پسرم عزیزم  سامیارم  نمیدونم چرا انقدر دیر شروع به صحبت کردن کردی ولی خوب همینم که صحبت می کنی انقدر شیرین و با نمکه که دوست دارم  یک لقمه چپت کنم  فدای اون صدای دلنشینت بشم  که کودکانه و پاک و معصومه عزیزدلم  اول اینکه تمام اعضای بدنتو به انگلیسی میشناسی هر کدومو که به انگلیسی می گم اشاره میکنی  eye- noise-tooth-eyebrow-hair-ear-hand-finger-nail-foot-elbow-knee- اعداد= 2و 5و6و7و8و9و10 و13 - البته به پنج میگی منج مامان = مامان  بابا= بابا دان (بابا جان)  عسگر= عدر adar مامان شهین= مامان ش هدیه= ایدیه  بعضی وقتها زی زی یه سمانه= نمانه namana دست= دس آب باز...
21 خرداد 1392

مسافرت

عزیزم ٢٥ اردیبهشت تصمیم گرفتیم بریم شمال تا هم از هوای خوب اردیبهشت لذت ببریم و هم اینکه همه جا تقریبا خلوته ، صبح چهارشنبه ٢٥ اردیبهشت  حرکت کردیم به طرف علی آباد کتول هوا خیلی عالی بود چند روزی اونجا بودیم ( خولیندر هم رفتیم  واقعا زیبا بود ) بعد از اون رفتیم  بابلسر دو روز هم اونجا بودیم  ولی باز هم مثل همیشه از دریا میترسیدی ( گفتم شاید این دفعه بزرگ شدی و نمیترسی ولی باز هم ترسیدی) آخه تو که عاشق آب بازی هستی نمیدونم چرا از دریا میترسی نفس مامان؟ فقط با سطل شنت ماسه بازی می کردی و حال می کردی ولی نزدیکه دریا نمیشدی (تو مسافرت  خیلی کلمه های جدید یاد گرفتی و  خیلی خیلی شیطون شده بودی  ......) یک رو...
10 خرداد 1392
1